به گزارش جام جم آنلاین، درباره فلسفه شکلگیری دانشگاه پولی در ایران از ابتدای شکلگیری، حرف و حدیث بسیار بود. با غلبه گفتمان اشرافگرایی در دهه ۱۳۷۰، دانشگاه آزاد همچون مدارس غیرانتفاعی به نهادی تبدیل شد که به اقشار مرفه خدمات آموزش عالی میشود. سلطه مدرکگرایی باعث شد که حتی طبقات کمبرخوردار هم ناچار تن به شهریههای نجومی دانشگاه آزاد دهند تا از ماراتن مدرک گرایی جانمانند.
اقبال دانشگاه پولی در زمانهای که غول کنکور مانع از استفاده همگانی از آموزش عالی میشد، باعث شد دانشگاه آزاد در تمامی شهرها و حتی گاه روستاها، واحدهایی تاسیس کرده و به صدور مدرک بپردازد.
توسعه قارچگونه این واحدها باعث شد تا انتقادها به کیفیت آموزش در این دانشگاهها افزایش یابد. عدم نظارت کافی بر سرفصلهای آموزشی و ابهام درباره سطح علمی برخی اساتید این دانشگاه و به ویژه رانتهای سیاسی به چهرههای خاص در دورهای از مدیریت این دانشگاه باعث شد تا رفته رفته مدرک دانشگاه آزاد کمارزش شده و حتی برخی نهادها و سازمانها تن به استخدام فارغالتحصیلان این دانشگاه ندهند.
به دنبال این بحران علمی، در دهه ۱۳۸۰ دولت تلاش کرد نظارت بر این دانشگاه را در دست گیرد. اقدامی که زیر سایه جدلهای سیاسی آن دوره به حاشیه رفت و مدلی از مالکیت و مدیریت این دانشگاه ارائه شد که در عمل آن را به جزیرهای مستقل از قوانین اداری تبدیل کرد.
حالا با گذشت چند دهه از فعالیت این دانشگاه سوال اینجاست که شهریههای نجومی دانشجویان در این دانشگاه کجا هزینه میشود و چه نظارتی بر سرمایههای کلان دانشگاه، به ویژه در حوزه زمینداری و فعالیتهای اقتصادی وجود دارد؟
فعالیت دانشگاه آزاد در برخی عرصهها ازجمله در حوزه رسانه و اقتصاد این سوال را مطرح کرده که آیا دانشجویانی که بودجه دانشگاه را تامین میکنند، رضایتی به فعالیت دانشگاه خارج از چارچوب آموزش دارند و آیا آنها میپذیرند که به جای توسعه زیرساختهای علمی، دانشگاه آزاد درگیر پروژههای سیاسی و جناحی شود؟
به تازگی معاون توسعه و مدیریت منابع دانشگاه آزاد اسلامی گفته، ۱۹ درصد از بودجه دانشگاه از منابع غیرشهریهای تامین میشود، اما توضیحی نداده که این منابع چیست و چگونه تامین میشود و یا نحوه هزینهکرد ن چگونه است؟
این سوالات وقتی به شکل جدی تری مطرح میشود که بدانیم به گفته قائم مقام دانشگاه آزاد، بودجه دانشگاه تنها در ۵ سال، از ۵ هزار میلیارد تومان به ۳۳هزار میلیارد تومان رسیده است. بودجهای عظیم که درباره ساختارهای نظارتی بر آن ابهاماتی جدی وجود دارد.
سالهاست که رهبر انقلاب بر ضرورت شکل گیری نهضت تولید علم در کشور تاکید میکنند، اما جایگاه دانشگاه آزاد در چنین نهضتی چیست و چطور کسی در روندهای توسعه علمی کشور سراغی از این دانشگاه نمیگیرد؟
هرچه هست، فعلا دانشگاه آزاد توانسته با تکیه بر سابقه گذشته خود، به عنوان یک جزیره مستقل به فعالیتش ادامه داده و به دور از نظارت موثر، همچون حیاط خلوتی به خدمات خاص آکادمیک بپردازد. اما کم نیستند صاحبنظرانی که میپرسند، با روشن شدن شکست استراتژی دانشگاه آزاد برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان برخوردار، وقت آن نرسیده که این دانشگاه به چرخه توسعه علمی کشور اضافه شده و بودجه ۳۳ هزار میلیاردی آن با سازوکارهای قانونی در قالب شبکه واحد دانشجویی هزینه شود؟
در حال حاضر پرداخت شهریه نجومی از یکسو و، اما و اگرها درباره اعتبار مدرک دانشگاه آزاد، دانشجویان را در استفاده از ظرفیتهای این دانشگاه با تردید مواجه کرده است. این تردید منتهی به ریزش شدید تعداد دانشجویان شده و کار به آنجا رسیده که نه دانشجو و نه اساتید از وضع موجودشان راضی نباشند.
در چنین شرایطی، تعطیلی دانشگاه آزاد و اضافه کردن ظرفیت آن به نظام آموزش عالی کشور یک ضرورت بدای توسعه علمی کشور و جلوگیری از مهاجرت نخبگان است. به راستی اگر بودجههای کلان دانشگاه آزاد بهجای هزینهکردهای خاص سیاسی، به درستی صرف زیرساختهای آموزشی و توسعه علمی شود، باز هم نخبگان جوان مجبور به مهاجرت و اخذ پذیرش از دانشگاههای گاه دورافتاده خارجی میشوند؟
انتظار میرود دولت و مجلس و به ویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی با بررسی دوباره فلسفه وجودی دانشگاه آزاد، نسبت به پاسخگو کردن این دانشگاه اقدام کرده و در یک افق چند ساله، به تجربه ناموفق دانشگاه پولی در ایران پایان دهند. دانشگاهی که نه دولتی است و نه مردمی، بلکه سالهاست خود را به تافتهای جدابافته از ساختار اجرایی کشور تبدیل کرده است.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد